معمولا بعد از هر ماموریتی، حداقل سه روز مرخصی بهم میدن. حالا جای گفتن نداره اما تا حالا خیلی کم استفاده کردم. ولی ماموریت افغانستان جوری بود که خیلی حساس بود و به خاطر عدم شناخت دقیق اطلاعاتی خودم نسبت به اونجا و اینکه حتی خانمم هم نمیدونست کجا رفتم و میزان دسترسی بسیار محدودی که داشتم و همه کارها روی کول و گردن خودم بود و محتوای خود ماموریت که از نوادر پرونده های برون مرزی ما محسوب میشد، خیلی خسته شده بودم. 


معمولا وقتی از خستگی حرف میزنم، منظورم اینه که هم فکرم درد میکرد . هم جسمم دوباره مجروح شده بود . و هم از نظر روحی نیاز به یه رفرش حسابی داشتم! 


بخاطر همین با خانوم بچه ها قرار گذاشتیم که یه شب شاهچراغ بریم . یه شب بریم نماز آیت الله سید علی اصغر دستغیب . یه شب خدمت آیت الله ایمانی باشیم (که البته به خاطر وخامت حال ایشون، ملاقات نمیدادند) و اینکه شنبه بریم حسینیه سیدالشهدا و یه دل سیر استفاده کنیم. حتی قرار مشهد هم با دو سه تا از رفقا گذاشتیم که بخاطر مدرسه بچه ها مالونده شد و رفت!


بگذریم. 

برای دیدن ادامه مطلب اینجا کلیک کنید 

ادامه مطلب

مستند داستانی کف خیابون(2) - «قسمت سوم»

مستند داستانی کف خیابون(2) - «قسمت دوم»

مستند داستانی کف خیابون(2) - «قسمت اول»

هم ,یه ,  ,بریم ,شب ,خیلی ,بود و ,یه شب ,ادامه مطلب ,آیت الله ,بچه ها

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود فایل دانلود کتاب و خلاصه کتاب topnaz گلچین مطالب دلنوشته ژاله حس غم | دانلود آهنگ غمگین و عاشقانه مرجع کتاب الکترونیکی و جزوه mahvash فروشگاه ostandard